فیلم |خروسی که در سلسبیل وارد تجارت شد
تاریخ انتشار: ۱۳ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۳۰۹۸۰
همشهری آنلاین - بهاره خسروی: هنوز هم بوی تند و تیز آدامس خروس نشان در شامه قدیمیهای کوچه کامیاران که در حوالی کارخانه آدامس خروس نشان بود، مانده است. جالبترین تجربه همسایگی با این کارخانه را دانشآموزان دبستان دخترانه حراء دارند که هر روز در کوچه چسبناک مسیر مدرسه تا خانه را گز میکردند و از عطر خوش این آدامس محبوب کلی لذت میبردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
از سقز تا آدامستهرانیها قبل از آدامس معمولا از سقز بهعنوان نوعی آدامس طبیعی استفاده میکردند که از صمغ گیاهی به نام ون گرفته میشد. ریشه این استفاده به تجویز پزشکان طب سنتی ازجمله ابوعلی سینا برای درمان بیماریهای دستگاه گوارش بود. البته سال ١٨٦٠ میلادی یک آمریکایی چیزی شبیه همین آدامسهای تجاری امروزی را به بازار فرستاد و آنقدر درباره لذت جویدنش حرف زد و زد که دیگران هم باور کردند خوراکی مفیدی هست. تا اینکه ١٠ سال بعد بازرگانی به نام «توماس آدامس» کارخانه تولید خوراکی جویدنی و قورتندادنی را بنیانگذاری کرد و نام خودش را هم روی آن گذاشت. از آن روز آدامس بهعنوان یک خوراکی محبوب پا به میدان گذاشت و در جهان شناخته شد.
طاووس و طوطی بساطشان را جمع کردندآدامس، خوراکی محبوب دهه ٣٠ خورشیدی با راهاندازی شرکتهای «طوطی نشان» و «طاووس نشان» در تهران پایش به پایتخت باز شد.چند سال بعد هم سر و کله رقیب سر سخت و سمجی به نام «خروس نشان» و کار بلد پیدا شد. مهمترین ویژگی محوبیت و جذب مخاطب این آدامس داشتن تبلیغات پر و پیمان در رسانهها بود. البته در همان زمان شایعه شده بود که عوامل کارخانه آدامس خروس نشان همه آدامسهای متعلق به شرکت رقیبش، طوطی نشان را یک جا خریده ،در آفتاب گذاشته تا فاسد شود و بعد روانه بازار کرده است. هرچه بود آدامس خروس نشان به دلیل طعم مزه متفاوتش خیلی زود میان مردم محبوبیت پیدا کرد و باعث شد تا آدامسهای طوطی نشان و طاووس نشان بساطشان را جمع کنند و عرصه رقابت را برای رقیب خالی کنند.
خروسهای کاکل زری با چشم نافذاما قصه تولید آدامس خروس نشان از کجا شروع شد؟ سال ١٣٣۵ خورشیدی «شرکت سقزسازی ایران» آدامسهای چهارتایی را با نشان کله خروسی که کاکل و غبغب آویزان سرخرنگی داشت با جلد سبزرنگ مربعی شکل تولید کرد. اصل ماجرا تصویر خروسی بود که از گوشه چشم نگاه میکرد و نوک تیزش را از نیمرخ نشان میداد. اما گل ماجرا و پیدا کردن فروش میلیونی آدامس خروسنشان در تبلیغات بکر سازندگان آن بود. ایدههایپر هیاهو و جنجال برانگیزی که همیشه این آدامس را به صدر جدول سبد خریدهای مردم می رساند. نخستین تبلیغات آدامس خروسنشان در همان سال تولید در روزنامه اطلاعات منتشر شد. یکی از تبلیغات جالب در این زمینه معرفی این آدامس برای خوشبو کردن دهان، هضم آسان، اعصاب آرام و هوش زیاد بود. البته بعضیها هم علت محبوبیت را انتخاب نام آن میدانستند، چون خروس و خروس بازی طی سالها دهه ٣٠ در ایران طرفدار داشت.
حمایت از تیمملی فوتبالآدامس خروسنشان خیلی زود یکهتاز میدانهای تبلیغاتی شد و کار بهجایی رسید که این شرکت در جریان بازیهای جامجهانی فوتبال آرژانتین١٩٧٨ میلادی حامی تیمملی فوتبال ایران شد. برای این کار شرکت آدامس خروسنشان یک تیزر تلویزیونی با حضور چهرههای مطرح فوتبالی آن زمان «علی پروین»، «حسن روشن» تهیه کرد و در این تبلیغات از هدیه ٣ میلیون ریالی برای پیروزی و یک میلیون ریالی برای مساوی در مسابقات اشاره شد. آگهی با سخن کوتاه علی پروین، کاپیتان تیمملی، و حسن روشن، از برترینهای تیمملی، بهپایان میرسید. در واقع هیجان رفتن تیم فوتبال ایران به مسابقات جامجهانی با نشان آدامسهای خروس نشان همراه میشد. در همان سالها نیز با جمع کردن صد بسته چهارتایی و ششتایی آدامس خروس نشان میشد یک عدد توپ فوتبال از آن شرکت جایزه گرفت.
خروس نشانهایی که پول خرد شدند
بهمرور زمان آدامسهای خروسنشان کاربرد جالبتری پیدا کردند. این کاربرد در معاملات بود که رانندگان تاکسی و خواربارفروشیها از آن بهجای پول خرد استفاده کردند و حتی این کار در بلیتفروشی شرکت واحد و سینماها هم انجام میشد.
کارخانهای که دانشگاه شدسالهای پایانی دهه 50 بود که کارخانه آدامس خروسنشان به دولت واگذاری شد و چند سالی هم تولید آدامس داشت. تا اینکه سال ١٣٧١ خط تولید آدامس خروس نشان متوقف و ساختمان این کارخانه واقع در خیابان آزادی، کوچه کامیاران به دانشگاه سوره واگذار شد.
کد خبر 768198 برچسبها دانشگاه - دانشجو منطقه ۱۰ آدامسمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: دانشگاه دانشجو منطقه ۱۰ آدامس آدامس خروس نشان تیم ملی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۳۰۹۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
از دجله تا راین!/کدام کشور اروپایی رکورددار تجهیز صدام به تسلیحات شیمیایی بود؟
روزنامه آلمانی «بیلد زایتونگ» روز ۱۳ اردیبهشت سال۱۳۶۷ نوشت: «در جنگ ایران و عراق حداقل ۱۶ شرکت آلمانی مظنون به مشارکت در برنامههای تسلیحاتی عراق هستند و دادگستری آلمان مشغول تحقیق در این زمینه است».
به گزارش ایسنا، روزنامه قدس نوشت: روزنامه پرطرفدار «بیلد» اولین و آخرین رسانه آلمانی نبود که در این باره مطلب منتشر کرد همچنان که شرکتها و مؤسسات آلمانی دخیل در فروش تسلیحات شیمیایی به عراق فقط همین ۱۶ شرکت نبودند.
یک قُلُپ گاز خردل
حتی تصاویر به جا مانده از کشتارهای شیمیایی، اسناد و مدارک به جا مانده و عکس و فیلمهای جانبازان شیمیایی نمیتوانند برای جوانان و میانسالان نسل امروز، آن طور که شاید و باید از هولناکی سلاحهای شیمیایی بگویند. هیچکدام از تصاویر حتی اگر زبان باز کنند نمیتوانند از زبان رزمندهای که ناغافل و ناچار در معرض گاز «عامل اعصاب» قرار گرفته، مردمک چشمهایش منقبض شده، عضلاتش بی حس و حال میشوند و سلسله اعصاب مربوط به سیستم تنفسیاش یکییکی از کار میافتند، حرف بزنند و بگویند تا یکی دو ساعت دیگر که مرگ قرار است برسد، چه حالی دارد و چه درد جانکاهی را تحمل میکند. همانطور که نمیتوانند به من و شما درست و حسابی بفهمانند، گاز خردل چه بر سر پوست دست و صورت آدم میآورد و تاولهای هولناکش با ریه رزمندهای که آن را تنفس کرده چه میکند. «عامل خون» یعنی چه و با آدم چه میکند...؟
کارخانهاش را ببر
درباره نقش کشورهای غربی در کمک نظامی به صدام که هیچ، درباره نقش آنها و ردپایشان در تجهیز ارتش بعثی به انواع و اقسام سلاحهای ممنوعه و مرگبار شیمیایی، در همان سالهای آخر جنگ افشاگریهای زیادی شد. در میان کشورهای همیشه مدعی حقوق بشر، انسانیت و آزادی، آلمانیها گویا، گوی سبقت را در کمک شیمیایی به بعثیها ربوده بودند. این را براساس اعترافهای اندکاندک رسانههای غربی و بعدتر اعترافهای خود آلمانیها میگوییم. «اشپیگل» چند سال بعد و زمانی که نشریات دیگر اروپایی و یا آمریکایی جسته و گریخته افشاگریهای محدودی درباره آزمایشگاه و کارخانه مواد شیمیایی در ساحل دجله، شهر سامرا و... انجام دادند، در سلسله گزارشهای مفصل نهتنها از ارسال سلاحهای شیمیایی بلکه از انتقال کارخانه و تکنولوژی ساخت مواد مرگبار شیمیایی توسط آلمان خبر میدهند. فقط در یک مورد آن تاجر عراقی «علی قاضی» که با وساطت رئیسجمهور و وزیرخارجه وقت آلمان از زندانهای عراق آزاد شده و به آلمان برگشته، در هامبورگ شرکت صادرات و واردات راه میاندازد و با همکاری یک افسر عضو سازمان ضدجاسوسی آلمان غربی، ترتیب صدور یک کارخانه تهیه سلاحهای شیمیایی به عراق را میدهد. این کارخانه سالیانه یکمیلیون و ۷۶۰ هزار تن مواد شیمیایی را به گازهای کشنده خردل و تابون تبدیل میکند.
نه حتی یک یورو!
رسانههای مختلف ایرانی و غیرایرانی یک بار همزمان با آغاز شرارت تکفیریها در سوریه که وزیرخارجه آلمان بابت احتمال استفاده دولت سوریه از تسلیحات شیمیایی ابراز نگرانی کرد و بار دیگر همزمان با بالاگرفتن اغتشاشات در ایران و اشک تمساح ریختن دولتمردان آلمانی برای مردم ایران، از سالهای جنگ تحمیلی نوشتند و به آلمانیها یادآور شدند در دهه ۶۰ حداقل ۸۰ شرکت آلمانی به صدام تسلیحات شیمیایی یا تکنولوژی تولید آن را میفروختهاند! آشنایی با سابقه و سرانجام فقط یکی از این شرکتها بد نیست: «شرکت «Imhausen-Chemie» که پای ثابت فروش تسلیحات شیمیایی به عراق است یک شرکت مثلاً دارویی- شیمیایی است که سال ۱۹۱۲ پایهگذاری شده و در طول جنگ دوم جهانی هم سراغ تولید مواد شیمیایی فوقخطرناک و مرگبار رفته است. در دهه۸۰ میلادی صادرکننده مواد شیمیایی مرگبار به عراق و لیبی بوده، مواد ممنوعهای همچون اکستازی را صادر میکرده و... بنا به نوشته «اشپیگل» بعدها و با اعلان ورشکستگی شرکت و افشاگری رسانهها، تحت پیگرد قرار میگیرد، اما مقامهای دولتی آلمان بهشدت از آن حمایت میکنند. در نهایت این شرکت نه به خاطر فروش تسلیحات شیمیایی به عراق، بلکه به خاطر تولید مواد روانگردان و فروش آنها به لیبی فقط محکوم به پرداخت جریمه نقدی میشود، مالکش مدتی به زندان رفته و بعد به بهانه بیماری آزاد میشود و به قول اشپیگل حتی یک یورو از ثروت کلانی که اندوخته، توسط دولت ثبت و ضبط نمیشود!
انتهای پیام